دوستی مثل گلوله برف میمونه ... ساختنش آسونه ولی نگه داشتنش سخته ...
من نامه عاشقانه ام بازم کن ... محتاج کمی نوازشم نازم کن ... هر چند که سکه سیاهم ای دوست ... در قلک سینه ات پس اندازم کم
زندگی شراب تلخیست که همه محکوم به نوشیدن آن هستیم ... پس مینوشیم به سلامتی آنان که دوستشان داریم ولی محکوم به ندیدنشان هستیم
هیچ وقت از خدا نخواه که دنیارو بهت بده ... فقط بخواه کسی رو بهت بده که تو رو به تمومه دنیا نده ...
شکسپیر میگه :
فراموش کن چیزی رو که نمیتونی به دست بیاری...ولی به دست بیارچیزی رو که نمیتونی فراموش کنی
یکی در آرزوی دیدن توست ... یکی در حسرت بوسیدن توست ... ولی من ساده و بی ادعایم ... تمام هستیم خندیدن توست
عشق یعنی دستهایم مال تو ... چشم های خسته ام دنبال تو ... عشق یعنی ما گرفتار همیم ... در کنار هم ولی دور از همیم
شرط دل دادن دل گرفتن است وگرنه یکی بی دل میماند و دیگری دو دل
سرزمین حقیقی ما قلب کسانیست که دوستشان داریم حتی در سرزمین های دور !!!